نظریه‌ی سرایت فراسوی میکروب

در این عصر معروف به شبکه‌ها به نظر می‌رسد که ارتباطات انسانی به‌طور فزاینده‌ای به صورت ویروس رسانه‌ای بازتعریف می‌شود. مسئله‌ی نظریه‌ی ارتباطات این است که چطور به ابعاد فراوان ویروس رسانه‌ای جهان‌گستر نزدیک شود. چه‌بسا این شهود را داشته باشیم که خصلت مسری این ویروس بی‌اساس است. ویروس مزبور به نویزی می‌ماند که تقابل‌های دودویی مدل ارتباطی مستقر را بدون پیشداوری آلوده می‌سازد. در عصر شبکه‌ها، فرستنده‌ها و گیرنده‌ها و اطلاعات و معنا همگی مستعد سرایت‌اند. در نظریه‌ی شبکه، انگاره‌ی سرایت میکروبی بدیل تازه‌ای را به‌جای نظریه‌ی ارتباطات مستقر پیش گذاشت وقتی این گمانه به وجود آمد که میکروب غیرانسانی مترادف است با شبکه‌ای که انسان‌ها به آن وصل می‌شوند. یقیناً، میکروب است که گره‌های منفرد شبکه را به هم پیوند می‌زند که آنها را به یک بدن اجتماعی جمعی دگرگون می‌کند. با این همه، مسئله‌زاست که میکروب آنقدرها هم نمی‌تواند خصلت مسری ارتباط را به چنگ آورد. چگونه فضای طاعون‌ها و همه‌گیری‌ها (همچون جزام) قلمروهای انضباطی تازه‌ای را باز کرد که بعدتر امر ناانسانی را از جهان انسانی بیرون گذاشت، و به‌نظر این کاربرد قدرت واگیرشناختی گفتمانی را به گوشه‌های جدید و هنوز نامکشوف نقشه‌برداری اجتماعی ببرد. مسلماً، پاسخ‌های هیجانی به این تاخت‌وتازهای ناخوانده‌ی میکروب‌ها هرچه‌بیشتر از طرف مدافعان حاکمیت شبکه مورد بهره‌برداری قرار گرفتند ــ خصوصاً براساس ضوابط بلاغی مورد استفاده برای توصیف تهدیدی که ویروس‌های فرهنگی و زیست‌شناختی سلول تروریستی مطرح می‌کنند.

دانلود مقاله

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *