باروز کتابی به این نام ندارد، اما این مجموعه متنها با هدف معرفی رویکرد او به مفهوم «کنترل» که جانمایهی زندگی، نوشتار و اندیشهاش است گزینش شدهاند. «انقلاب الکترونیکی» و «هینوهیننامه» دو کتاب مستقل بنیادی او هستند که دو رساله در باب جنگ هم خوانده شدهاند، آنچه خود باروز پیام مقاومت مینامد؛ «نسل نامرئی» پیادهسازی یک آزمایش از رویکرد پیشنهادیاش در «انقلاب الکترونیکی»ست؛ «روش تقطیعآرایی برایان گایسین» از متنهای پایهای باروز است و یکی از ابزارهای اولیهی لازم را معرفی میکند؛ «چیزی برای ترسیدن وجود ندارد» نامهایست به گینزبرگ که نمونهی دیگری از کاربرد این فنون در زندگی خود باروز است؛ «آرام بسیار قدرت اغلب است» اجرای یک شعر با استفاده از افق برایان گایسین است؛ «گپوگفت» گزیدهایست از کتاب کاروبار؛ «مرگ خانم د.» یک آزمایش دیگر است، بهقتلرساندن مرگ به شیوهی حشاشون الموت؛ «حدود کنترل» و «داخل ماشین کنترل» دو یادداشت مهم او برای تشریح مفهوم کنترلاند که اولی در حضور کیج، فریدمن، دلوز، گتاری، فوکو، لیوتار، و دیگران در نشستهای شیزوکالت آمریکا ارائه شد. «پینوشتی بر جوامع کنترلی»، از آخرین و حساسترین نوشتههای دلوز، در انتها ضمیمه شده است. از دید باروز (و پیرو او، فوکو و دلوز) پارادایم مسلط کنونی جامعهی کنترلیست. او ابتدا از راه تجاربش با دراگ مفهوم کنترل زیستشناختی را کشف میکند و رمان عملی را مینویسد. اما بعدتر، در فاصلهی نوشتن رمان کوئیر، فهم زیستشناختی از کنترل را به گسترهای سیاسی، روانی، اجتماعی و فرهنگی بسط میدهد و به فرمول ضدکنترلی آپومورفین میرسد. او این مفهوم را در نهایت در قبال زبانشناسی، نشانهشناسی، معناشناسی، مناسبات روزمره، تبلیغات و رسانه، تکامل، تاریخ و مقاومت بهکار میگیرد. امیدواریم که این «جزوهی ضدکنترلی» بتواند مفاهیم مبارزه، سیاست و زندگی را در فضایمان بازسازی کند و یک خط سوم یا یک «هیروگلیف» تازه را در لابهلای کانالهای مسدود کنونی نشان دهد.