کفتش بندباز: درپاشش همچون دچارش؛ ترافردیت نیچه‌ای-سیموندونی

فردیت و وجود را می‌توان به عنوان یک سیستم حاوی انرژی بلقوه درک کرد. اگرچه این انرژی در داخل سیستم فعال می‌شود، اما به آن بلقوه می گویند زیرا ساختارمند شدن سیستم، یعنی کنشمند شدن مطابق با ساختارها، نیازمند تبدیل سیستم است. موجود پیشافردی، و به طور کلی، هر سیستمی در حالت فراپایدار، دارای پتانسیل‌هایی است که ناسازگار هستند، زیرا به ابعاد ناهمگون وجود تعلق دارند. اصطلاح پیشافردی به حالتی از انرژی بالقوه‌ای اشاره می‌کند که یک سیستم قبل از کنشمند شدن آن دارد. طبیعت در زرتشت میدان انرژی بالقوه‌ای است که در زیر و فراتر از او کنشمند می‌شود. بیرونیت ظاهری طبیعت تنها یک لحظه در مکان و زمان است. همانطور که درگیر فرآیند فردیت بیشتر می‌شود، بیرونیت آن (زمین، خاک، درختان و آسمان‌ها به طور یکسان) بخشی از درونیات دگرگون‌شده در زرتشت می‌شود. حوزه‌های روانی و جمعی زندگی، به نوبه خود، برای سیموندون نیز حوزه‌های مستقل یا بسته بودن نیستند. به عبارت دیگر، پیشافردیت، انرژی بالقوه موجود در هر دو سیستم باردار طبیعت و زرتشت، می‌تواند بیشتر در ابعاد عاطفی زندگی روانی و جمعی قرار گیرد.

دانلود مقاله

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *