دینگمارو

یک) در قلمرو آفرینش هنری ــ‌مشخصاً آنجا که مرزها در هم شکسته می‌شوند و سنت‌ها فرو می‌پاشند‌ــ کلاژ همچون نیرویی سرکش است که فاش می‌شود تا محدودیت‌های بازنمایی عرفی را به چالش بکشد. از این رو، کلاژ می‌تواند حتی ژستی قلمداد شود برای رهایی، کنشی رادیکال که استبداد مفاهیم صلب و ریخت‌های پایا را از بین می‌برد و با گرد آوردن جهان‌های ناهمگون و ایجاد پیوندهای جدید بر روی صفحه‌ای درونماندگار، روایت‌های مستتر را آشکار می‌کند و صدایی می‌شود برای هر آنچه خاموش مانده.

هر کلاژیستی یک ایلیاتی خانه‌به‌دوش است که در چشم‌اندازهای وسیع تخیل پرسه می‌زند به‌قصدِ جمع‌آوری‌ِ بقایای واقعیت. این قطعات، که از زمینه‌ی اصلی‌اشان جدا شده‌اند، در دستان او تبدیل می‌شوند به مواد خامی برای یک تغییر شکلِ معجزه‌وار. حالا اینکه این قطعات تکه‌های روزنامه باشند یا کاغذهای رنگی، مقوا باشند یا پارچه، عکس و ‌فیلم باشند یا حتی اشیای دورریختنی! چندان فرقی نمی‌کند، چرا که در نهایت آنچه اهمیت دارد این است که در قلمرو کلاژ، هنرمند تبدیل می‌شود به یک جادوگر، جادوگری که با قیچی و چسب شعبده می‌کند. او در واقع عمل بریدن و چسباندن (مونتاژ) را تبدیل می‌کند به رقصی آیینی که در آن مرزهای میان موجد و موجودات دود می‌شوند و به هوا می‌روند.

از سویی دیگر کلاژ شاهدی است بر نیروی کثرت، چرا که در آن هر قطعه ‌به‌موازاتی که درون یک کل بزرگ‌تر قرار دارد‌، آزادسری‌اش را حفظ می کند. یک وحدت گسسته که اسباب روان‌شدنِ معنا را فراهم می‌‌آورد و تصویر را به شبکه‌ای ریزوماتیک از احتمالات بدل می‌سازد. این در واقع تعادلی ظریف است میان آشفتگی و نظم که به موازات هم ــ‌بر روی زمینی که کلاژیست کنترلش را رها کرده‌‍ــ به پیش می‌روند.

دو) دینگمارو فیلم‌کولاژی است از محمد فرهادنیا که با نگاهی به عافیت‌گاه ساعدی ساخته شده است. فرهادنیا در این فیلم‌کولاژ کوشیده تا به‌واسطه‌ی تصاویر سینمایی ــ‌که از فیلم‌های مختلف جدا کرده و به‌هم «چسبانده» است‌ــ عافیت‌گاه را بازخوانی کند. نتیجه‌ی کار تحریک‌کننده، شگفت‌آور و غریب است. تجربه‌ای از هم‌گذاریِ قطعات نامتجانس که رویارویی و ناهمسانی آنها بر شدت جنون حاکم بر داستان عافیت‌گاه افزوده است. داستانی درباره‌ی «زبانشناسی به نام کاف که در جزیره‌ای مشغول جمع‌کردن لغات محلی است. او هیچکس را ندارد. موجودی است رهاشده به معنای حقیقی کلمه، و محبوس در جذاب‌ترین فیگور توپولوژیکال ادبیات: جزیره‌.»

این فیلم را اینجا و آثار دیگر فرهادنیا را اینجا ببینید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *