هنر مورخ شدن

ژرژ دیدی اوبرمنْ فیلسوف، مورخ هنر و مدرس مدرسه‌ی عالی مطالعات اجتماعی پاریس است. کارنامه‌ی مفصل او افزون بر چهل کتاب است که با «ابداع هیستیری، شارکو و آیکونوگرافی عکاسانه‌ی بیمارستان روانی» در سال ۱۹۸۲ آغاز می‌شود و به واپسین اثر او در سال ۲۰۲۳ با عنوان «مه دردها و امیال؛ هستار تاثرات» می‌رسد. او دوران تحصیل خود را با هدایت متفکرانی چون آنری مالدینه، لویی مارن و اوبر دمیش سپری می‌کند و این سرچشمه‌ی متنوع را در مطالعات و تألیفات پردامنه‌ی خود به میراث اندیشه‌ی کسانی چون فروید و بنیامین و واربورگ و بتای و کلمپرر و بتای و فوکو و برشت و پازولینی … پیوند می‌زند. اما توان یکتای رویکرد ژرژ دیدی اوبرمن در فراهم کردن امکان ملاقات این جریان‌های اندیشه در حول مسئله‌ی تصویر است. جان‌ اندیشه دیدی اوبرمن در تصویر، یا به عبارت بهتر در تصاویر سکنا دارد؛ تصاویر به عنوان بُردار تاریخ و انسانیت. اما نگاه او به تاریخ از خلال تصاویر نه به معنای کشف استمرار گاهشمارانه‌ی مرسوم در تاریخ هنر، بلکه طرح فرضیه‌ای است که روند شناخت اثرات آگاهانه در تطور سنت‌های هنری و تصویری را مسئله‌مند می‌کند. اگر الگوی کانتی تفسیر ابژه‌ی هنری، مستلزم شناخت نظام‌مند سنت‌های منتج به  تولید اثر هنری نظیر گفتمان‌های هنری، علمی، مذهبی و … است، که مثلا در آیکونولوژی پانوفسکی به کمال خود می‌رسد، اما در نظرگاه دیدی اوبرمن ناخودآگاهی شبح‌گون پا به عرصه می‌گذارد که عناصر مدفون و توان‌های سرکوب‌شده در زمانمندی معیار تاریخ هنر را از زیر تل فراموشی احضار می‌کند؛ بقایا و بازماندگانی که به قول ابی واربورگ، همانند لایت فسیل از غشای خاک تن برمی‌آورند و، به قول بنیامین، منظومه‌‌ای را در لحظه‌ی اکنون تداعی و ترسیم می‌کنند؛ تلاشی برای منحرف کردن مسیر تاریخ هنر به سوی پرسش‌های بنیادین که تنها به حیطه‌ی هنر بسنده نمی‌کنند و گستره‌ی حیات را در بر می‌گیرند؛ میلی کاستی‌ناپذیر برای جستجوی زمان‌های گمشده‌ و توان‌های پس‌رانده‌شده در تاریخ تصاویر که دخلی به کشف نوستالژیک کهن‌الگوها ندارد و مطلوبش دسته‌بندی تصاویر بر طبق الگوهای پیشینی و تعریف معنای منسجمی برای ژست‌ها و فیگورها و ترکیب‌بندی‌ها نیست. پرسش اساسی دیدی اوبرمن این است که چه چیز از تصاویر در دستان‌مان و در برابر چشمان‌مان باقی می‌ماند؟ تصاویر برای دیدی اوبرمن همواره از توان معاصر شدن برخوردار هستند و کهنه‌ترین نقوش پیشاتاریخی در همنشینی با پیش‌پاافتاده‌ترین ژست‌های امروزی، حافظه‌ای دیالکتیکی را احضار و یا به عبارت بهتر ابداع می‌کنند. این تصادم میان این دو زمانمندی ظاهراً ناسازگار از منظر مورخان سنتی و این دو رژیم تصویری متفاوت از منظر زیبایی‌شناسان، و شوک برآمده از این برخورد، روش دیدی اوبرمن برای از نو سپردن همه چیز به دست مونتاژ است. مونتاژی که برآیندش هیچ‌گاه مساوی با مجموع کمی عناصر سازنده‌اش نیست؛ جهشی که امکان جدیدی را پیش روی تخیل هویدا می‌کند که شاید  تنها امید نهفته در دل تصاویر باشد.

ژرژ دیدی اوبرمن در این فیلم مستند، داستان تلاش خود را برای رسیدن به این روزنه‌ی امید، به اختصار، تعریف می‌کند.

مستند ژرژ دیدی اوبرمن را، با زیرنویس فارسی اختصاصی، اینجا ببینید.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *