در شاهنامهی فردوسی [در بخش «پادشاهیِ خسرو پرویز، پارهی پنجم»]، وقتی بهرام چوبین و خسرو دوم پرویز (۵۹۰-۶۲۸ میلادی) پیش از نبرد همدیگر را خطاب قرار میدهند، خسرو چهار بار، هم از سوی هماوردش بهرام و هم از طرف خودش، «اَلانشاه» خوانده میشود. بنا به فردوسی، خسرو پرویز ۴۸۰۰۰ تن از ایران برگزید ـ جملگی چابکسوارانی باتجربه، دلاور، و جنگجوی ـ و جهان را چهار بخش کرد (جهان را ببخشید بر چار بهر)، و چهار پارهی ۱۲۰۰۰ نفری را به ترتیب گسیل کرد به: مرز روم، زابلستان راه آلانان مرز هیتال [هیاطله؛ هفتال؛ هپتال] در خراسان…
این تقسیم چهاربخشیِ جهان همچنین به شیوهای دیگر در «نامهی تنسر» نیز ثبت و ضبط شده است: «و هیچ آفریده را که نه از اهل بیت ما باشد شاه نمیباید خواند، جز آن جامعیت را که اصحاب ثغورند، اَلاّن [و] ناحیتِ مغرب و خوارزم و کابل.» از این قطعه درمییابیم که «فرمانفرمای سرحدات آلان (صاحبِ ثَغرِ اَلاّن)» شاه نام داشت، که منطبق است با اَلانشاهِ فردوسی (صورت الاّن در نسخ خطی عربیشده است، شاید از پیِ صورت معمولترِ اللان)…
دیگر آثار نیز بخشبندیِ چهارگانهی ایرانِ اواخر ساسانی را بدون یادکردن از آلانها آوردهاند: برای نمونه، کتاب جغرافیای ارمنیان، آشخارهاتسویتس [جهاننما] مربوط به سدهی ۶-۷ میلادی، شهرستانهای ایرانشهر (سدهی ۸ میلادی)، طبری (۸۴۰-۹۲۳ میلادی)، و ثعالبی (۹۶۱-۱۰۳۸ میلادی)…