هیچ شعریهای در لطیفترین و سختترین لطیفهها/دقیقههایش بدون شکم نیست. و طبعاً امکان دارد که در این شکم به عوالم زیادی برخورد کرد: شکم خالی، شکم پر، انواع نفخها، صورها، گازها، انواع پیچیدگیها و پیچخوردگیهای رودهای و معدوی، انواع هضمهای عجیب، که همگی از جهاز هاضمه خبر میدهند. هر شکم یک رودهشناسی مختصه را ایجاب میکند. هر شعریهای داستان رودههایش است و باد ما را خواهد برد از این پیچوخمها کم ندارد. تمام المانهای صوتیـتصویری تبدیلات و تحویلات انرژتیکـروانیاند که عصارهاش در تمثال استخوان است. میشود گفت در عوالم غیرجسمانی انعکاسها و پژواکها به سر میبریم، پیچاندن اجسام، گرفتن انرژیشان، و تبدیلشان به کاراکترها، رنگها، صداها، منظرهها، مکانها.