نظریه‌ی اتم زمان

چیزی جز احساس و تصور ندارم. پس نمی‌توانم در نظر بگیرم که احساس و تصور از محتواهای تصور ناشی شده‌ باشند. تمام آن کیهان‌شناسی‌ها و مانندهایشان از داده‌های حاصل از حواس استنباط شده‌اند. نمی‌توانیم به هر چیزی غیر از احساس و تصور فکر کنیم. پس بدون آنچه احساس و متصور می‌کند هیچ جور وجود محض زمان، مکان، و جهان در کار نیست. نمی‌توانم عدم را متصور شوم. آنچه هست احساس و تصور است. آنچه نیست چیزی خواهد بود، چیزی که نه احساس است و نه تصور. تصورکردن نمی‌تواند خودش را «متصور نشود»، تصور خودش را به تصور درمی‌آورد. تصور نه می‌تواند خودش را چون شدن لحاظ کند نه چون درگذشتن. گسترش ماده تا حد تصورکردن هم محال است. به همین خاطر مغایرتی بین ماده و تصور وجود ندارد. خود ماده صرفا به‌صورت احساس داده می‌شود. فراسوی این هیچ نتیجه‌ای جایز نیست. احساس و تصور دلیل باور ما به علت‌ها تکانه‌ها بدن‌ها هستند. می‌توانیم رد این وضعیت را تا حرکت و اعداد هم بگیریم.

دانلود مقاله

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *