مقدمهی مترجم
کتاب ادای شاعرانه با نام Poetic Edda در واقع مجموعه اشعاریست به زبان نورسی باستان. بیشتر این اشعار به زبان ایسلندی سروده شدهاند. این اشعار از نظر اسلوب سرایش تفاوتهای زیادی با اشعار انگلیسی باستان دارند که به زبان نورسی به آن fornyrðislag میگویند. در اینکه این اشعار را چه کسی سروده هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست هرچند برخی از پژوهشگران گمانهزنیهایی کردهاند. در این اشعار وجه طنز غالب بوده و زبان آثار بدون استعارههای پر زرق و برق است. این اشعار در اصل در ابتدا به صورت شفاهی توسط مردم سینه سینه نقل میشدهاند و در نهایت تصور برخی از شاعران بازسرایی شده و به ثبت رسیدهاند. زبان آثار مشخص و پر جذبه بوده و این نشان از این است که هر یک از این اشعار را یا شخص مستقلی نوشته یا اینکه توسط شخص مستقلی ویراستاری شدهاست. این منظومهها مانند شاهنامه به صورت متواتر سروده شدهاند اما در عین حال هر یک از آنها را میتوان منظومهای جداگانه فرض کرد. تاریخ سرایش اشعار دقیقا مشخص نیست، اما برخی پژوهشگران بر این باورند که میتوان از نظر ساختمایههای صرفی و نحوی قدمت اشعار را حدس زد. برای مثال اثر Eyvindr skáldaspillir در نیمه دوم قرن دهم سروده شدهاست. به این دلیل که ایسلند تقریبا تا سال 870میلادی خالی از سکنه محسوب میشدهاست، هرچیزی که این اشعار را به پیش از این تاریخ متصل میکند حاکی از تاریخ پراکنده سرایش آنها دارد که به حوزه کلیتر اسکاندیناوی مربوط میشود. اما از سوی دیگر اشعار نسبتا جدیدتر احتمالا منشاهای ایسلندی دارند. برخی از پژوهشگران با شواهد واقعی از جمله پوشش گیاهی، زیست بوم جانوری سعی در مشخص کردن منشا این آثار دارند، برای مثال آنها میگویند که ایسلند گرگ ندارد، اما بیشک نویسندههای ادای شاعرانه با این گونه جانوری آشنا بودهاند. اثر Hárbarðsljóð یکی از آثار مربوط به ادای شاعرانه آنچه شاید بتوان «شاهنامه نورسی» خواند، است. این اثر در نسخههای Codex Regius و AM 748 I 4to آمدهاست. اصل شعر در سده یازدهم نوشته شده، اما ممکن است تاریخ شفاهی پشت آن چیزی بیش از اینها باشد. شش کاغذی که از AM 748 I 4to باقی مانده همگی حاوی اشعار ادایی است که به ترتیب شامل: Grímnismál و Hymiskviða و Baldrs draumar و Skírnismál و Hárbarðsljóð و Vafþrúðnismál و Völundarkviða میشود. در این شعر کشتیبان یا هاربارث با ثور در یک مباحثه کلامی با یکدیگر به رقابت میپردازند. کشتیبان یا هاربارث(در معنی: ریش خاکستری) نسبت به بازگشت سفر ثور از سرزمین دیوان به آزگارد، نفرت میورزد. هاربارث مانع عبور ثور از رودخانه شده و به او برای عبور از رودخانه کمک نمیکند. او میگوید:«تو بد پوشی و مادر مرده» وی سعی میکند با چنین خطابههای نفرت انگیزی ثور را دلریش کند. در طول شعر هاربارث به نیروی جنسی، تواناییهای جادویی و تاکتیکی خود مینازد و از ثور درباره او میپرسد. ثور چنین پاسخ میدهد که چگونه توانسته که دیوان را شکست دهد. در نهایت هاربارث پس از تمسخر متواتر ثور وی را دشنام داده و به او میگوید که گورش را گم کند. این شعر در وزن Málaháttr نوشته شده که به آن اصطلاحا «وزن گفتگویی»میگویند. این وزن شبیه به fornyrðislag بوده با اینکه تعداد هجاهای بیشتری در هر سطر وجود دارد که معمولا تعداد آن به پنج میرسد. البته پژوهشگران بر این باورند که بخشی هایی از این اثر ادبی مانند شروع آن نثر ناب بوده و بخشهایی دیگر شامل وزنهای دیگریست. از دیگر آثاری که در وزن گفتگویی نوشته شدهاند، میتوان به Atlamál و Atlakviða و Hávamál و Hrafnsmál اشاره کرد. برخی از مفسران اولیه مانند F. W. Bergmann و Viktor Rydberg بر این باورند که هاربارث درواقع لوکی است. اگرچه هاربارث به معنی «ریش خاکستری»است، ولی در آغاز اثر ثور طوری با هاربارث یا کشتیبان سخن میکند که گویی وی پیشکاری جوان است. با اینحال رفتار نازشوارانه هاربارث بر نیروی جنسی او در رابطه با دیو-زنان شخصیت وی را به اودین نزدیکتر می کند، زیرا اودین در Havamal چنین رفتاری را از خود بروز میدهد. از سویی، لوکی در Lokasenna و هاربارث در Hárbarðsljóð هر دو سیف را زناکار خطاب میکنند. علیرغم این استدلالها، این ایدهها بعدها توسط Finnur Jónsson و Fredrick Sander و Felix Niedner رد شد، آنان بر این باور بودند که هاربارث درواقع یکی از نامهای اودین است.