امر واقع و امر والا

پرسش فلسفه‌ی رئالیسم نگرورز این است که اندیشه چطور می‌تواند به واقعیتی دست یابد که قبل، بعد و حتی بدون انسان هم دوام دارد؛ واقعیتی که «امر والا»، با نیروهایی که فراتر از ظرفیت تخیل‌اند، با آن روبه‌رو می‌شود.

نظریه‌های رمانتیک درباره‌ی امر والا، این رویارویی تروماتیک را تابعی می‌دانند از اقتصاد بشری  –ما تنها به‌اندازه‌ای شاهد انقراض‌مان هستیم که قادر به ارائه‌ی معیاری باشیم که تمامیت ذهنی‌مان را یکپارچه سازد. با‌این‌حال، در بازسرهم‌بندی‌سازی مفهوم امر والا در برهه‌ای از بی‌ثباتی الهیاتی، اکتشافات علمی و توسعه‌ی اقتصادی، هنرمندان در برابر «خارجی» غریب و خارق‌العاده ــ‌که در این یکپارچگی اخلال ایجاد می‌کند‌‌ــ صف‌آرایی کردند:‌ [چیزهایی مثلِ] امکانیت خاصِ مرگ، بی‌اعتناییِ طبیعت عرفی‌شده، و ابدیت پوچِ زمین‌تاریخ ــ‌ که در آن بشر خود یک حادثه‌ی ممکن به امکان خاص، بسیار ناچیز و کوچک است.

در پسِ ترسیمِ امر والا، تفاسیر جمعی تیمِ اوربانومیک همدستی با مواد ناشناخته را برملا می‌کنند. در این برملاسازی به‌جای آنکه دوباره تجربه‌ی سوبژکتیو امر والا را طرح کنند، آن را همچون نشانه‌ای از نفوذ به فرهنگ انسانیِ یک «خارجِ» غریبْ درک می‌کنند. واقعیت بر آگاهی انسان فشار می‌آورد و اندیشه را وامی‌‌دارد تا به شیوه‌های دقیق‌تر و وحشتناک‌تر، امکانیتِ خاص خودش را ببیند. آنجا که ادراکِ رمانتیک بیان گرایش‌های متناقض از ارگانیسم -‌اراده به طغیان و مقاومت در برابر ادغام‌- را از سر می‌گیرد، تلقی رئالیسم نگرورز آن است که این رانه‌ها واقعیاتِ ممکنی هستند میان واقعیات دیگر.

در رئالیسم نگرورز، امکانیتِ خاص (contingency) به‌عنوان جنبه‌‎ای اساسی از واقعیت تلقی می‌شود که زیربنای همه‌ی وجود است. این مفهوم نشان می‌دهد که واقعیت با هیچ ذاتِ بنیادین، اصول متافیزیکی یا ساختارهای متعالی ثابت یا از پیش‌تعیین‌شده‌ای سازگار نیست. در عوض، [واقعیتِ] جهان دائماً در جریان است و رویدادها و موجودات به شکلی غیرقابل پیش‌بینی و ناکرانمند در حال ظهور و تکاملند.

این نقطه نظر، دیدگاه‌های فلسفی سنتی را که بر ضرورت، جبر یا ذات‌گرایی تأکید دارند، به چالش می‌کشد. رئالیست‌های نگرورز، به‌جای اینکه پیشاپیش قواعد یا ساختارهای ذاتی حاکم بر جهان هستی را پیش‌فرض بگیرند، استدلال می‌کنند که واقعیت ممکن است توسط نیروها، فعل و انفعالات و فرآیندهای مختلفی شکل بگیرد که از پیش مقدر نشده‌‍‌اند.

امکانیتِ خاص در رئالیسم نگرورز حد و حدود دانش و درک بشر را برجسته می‌کند. از آنجایی که جهان ممکن به امکان خاص است و پیوسته در حال شدن و تغییر، درک یا پیش‌بینی کامل همه‌ی جنبه‌های واقعیت غیرممکن و نشدنی است. درهرحال، این بازشناسی محدودیت‌های معرفتی ما، تواضع و گشودگی نسبت به امکان‌ها و شیوه‌های جدید تفکر درباره‌ی جهان را تقویت می‌کند.

روی هم رفته، مفهوم امکانیتِ خاص در رئالیسم نگرورز، ما را به ارزشگذاری دوباره‌ی مفروضاتمان درباره‌ی ماهیت واقعیت ترغیب می‌کند و از ما می‌خواهد تا نا-پابرجایی، تزلزل و پیچیدگی وجود را بپذیریم. در واقع، امکانیتِ خاص دعوتی است به توجه ویژه‌تر به ماهیت پویا و غیرقابل‌پیش‌بینی جهان و درگیری به شیوه‌ای بازتر و بازیابانه‌تر با آن. م.

 

دانلود کتاب

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *