نقشبرجستهی کشفشده در رگِ بیبی در شمال افغانستان در سال ۲۰۰۲، کماکان یک رویداد مناقشهانگیز باستانشناختی به شمار میرود. سازوبرگِ تیراندازی یا کمانگیریِ منقوش بر این سنگنگاره هنوز مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. این مقاله کماندانهای ترکیبشده با تیردانها در این سنگنگاره را توصیف میکند و آنها را با همین سنخ از جنگافزار که در اوراسیا محبوب بود همپیوند میداند، سنخی که به گسترش کمانهای تابدار با دنبالههایی از استخوان یا شاخِ سخت از سنخ خیونگنو/هونی مرتبط بود. این سنخ از کمانها جایگزینِ سنخی از کمانهای کوتاهترِ «سکایی» سدهی ۱-۲ میلادی شد. کاربریِ «کماندان و تیردانِ یکپارچه» [ترکش] کمی پیش از برآمدن ساسانیان کنار رفت و از اینرو هنر برجایمانده در رگِ بیبی ـ که هم بر عناصر تصویریِ فرهنگ رزمی و هم بر بنیانهای سبکپردازانه بنا شده است ـ را نمیتوان به هنر دودمانیِ ساسانی ربط داد.