در این پژوهش کوشیدهام برخی اسناد شمایلنگارانه را کنار هم بگذارم، مستنداتی پراکنده، از گندَهارای باستانی (در شمالِ پاکستانِ کنونی) تا دریای مدیترانه، مستنداتی از یک مجموعهی خاص و منسجم شامل رقصندگانِ مرد، که بهدلیلِ مشخصاتِ پوشش و ظاهرشان میتوانیم آنها را «ایرانی» بدانیم. هدفِ یادداشتهای پیش رو گسترش کندوکاو در این زمینه خاصه با پلزدن میان دیدگاه کلیام دربارهی شواهدِ گندهاری، آسیای غربی و یونانی، و اسناد شمایلنگارانهی موجود دربارهی رقصندگانِ هو (胡؛ سُغدی؛ ایرانی) است، که یعنی رقصندگانی اهل آسیای میانه، رقصندگانی که شواهدی از حضورشان در چین از سده ششم تا نهم میلادی در دست داریم، و این یعنی بازهای زمانی از دوران حکمرانیِ وِی شمالی (北魏) تا روزگارِ دودمانهای تانگ (唐). پیش از هرچیز، شواهدی را در نظر خواهم گرفت که بهواسطهی یادمانهای تدفینیِ هو (یادمانهای چینیسُغدی) در اختیار داریم، و قدمتِ بیشترِ این شواهد به حوالیِ نیمهی دومِ سدهی شش میلادی برمیگردد ؛ چند نمونهی دیگر از مستندات را به این شواهد خواهم افزود؛ مستنداتی که گواهِ محبوبیتِ دیرپای این سوژههای شمایلنگارانه (رقصندگان سُغدی ایرانیتبار) در سرتاسر دوران تانگ هستند.
سرانجام، دربارهی رابطهی بین این شواهد شمایلنگارانه و ارجاعات ادبی نکتههایی خواهم گفت.