از برخی ایدههای کلی برآورد و بازپردازش نظریه کامپیوتر همهمنظوره مدرن برای توضیح و کنترل برخی از وجوه نفسانی عملیات مغز انسانی بهره برده شد. افزودهای (خاصه برای مغز انسانی) بر نظریه محاسبهگرهای همهمنظوره مفهوم خودفرابرنامه یا برنامهریز داخل است که با ۱۰۱۰ نورون یک مجمع به نام مغز انسانی را ارائه میکنند. عاملیت خودفرابرنامهها مابین ذخیره بزرگ و واقعیت بزرگ بیرونیست. ویژگیها و خواص خودبرنامهریز (علاوه بر ویژگیهای برنامه ذخیره) برای فهم عملیات دماغی و رفتارهای بیرونی همهمنظوره حاصله همچون گفتار و زبان لازماند. برنامهها و فرابرنامههای ذخیره مشخصه انساناند.
وجوه خودسامانبخش برنامهریزی محاسبهگرها و برنامهها حالا از نظر مفهومی در کامپیوترهای غیرزنده مدرن جنبهای معقول و قابلتحقق پیدا کرده است. مغز انسانی، میشود گفت بمنزله یک ابرزیستمحاسبهگر، یک پردازشگر موازیست ــ یک ماشین مصنوعی قابلتحقق بدون اینکه این ساختمان ساخته شده باشد. با همین نظریه میتوان اثرات مواد معین بر مغز را توضیح داد: با الاسدیـ۲۵ راه وارسی برنامههای ذخیره و بازبرنامهریزی باز میشود (احتمالا با ورود مقدار اندکی وضعیت تصادفی در برنامهپردازی، مثلا نویز). در کودک، کارگذاشتن فرابرنامه خودکار (یا فرابرنامهریزی با زور بیرونی) که در بزرگسال بصورت فرابرنامههایی مادون سطوح هوشیاری برجا میماند میتواند برای برنامههای بزرگسال آتی، تفکر بزرگسال، و رفتار بزرگسال نقش کنترلکنندهای داشته باشد. میتوان انرژی را از برخی از این فرابرنامههای خودکار استخراج کرد و با فنون ویژه و حالات مرکزی ویژهای که بطور شیمیایی فراخوانده میشوند به خودفرابرنامه انتقال داد. بعضی برنامههای خودکار نامدرک برای تغذیه، بقا، و دیگر موارد زیستشناختی اساسیاند. مثالهایی از روشها، از تحقیقات، و از نتایج در خودتحلیلگری و خودفرابرنامهریزی ارائه شدهاند.